اعتقادات دینی

بررسی و بحث در زمینه عقاید دینی

اعتقادات دینی

بررسی و بحث در زمینه عقاید دینی

پیام های کوتاه

قانون کلی نجات

پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۵۹ ق.ظ

آیا غیر مسلمانان به جهنم وارد شده و از بهشت محروم می شوند؟

در توضیح و شرح این سوال باید گفت:
در میان جمعیت انبوه جهان, تنها تعداد کمی هستند که به دین و مذهب حق گرایش دارند و بسیاری از انسان ها، از حق پیروی نمی کنند و عقیده صحیح را ندارند. از جمعیت شش میلیاردی کنونی جهان, تنها بیش از یک میلیارد نفر مسلمان هستند و سایرین, پیرو ادیانی هستند که به عقیده ما باطل و ناصواب می باشند.

 

 

در میان مسلمین نیز فرقه های متعددی وجود دارند که بر اساس روایات, تنها یک فرقه از آنها اهل نجات است که بر اساس ادله و براهین قطعی که در جای خود ثابت شده است, این فرقه ناجیه مذهب تشیع می باشد. از میان فرقه های شیعه نیز تنها شیعه امامیه بر اساس ادله و نصوص, اهل نجات است. و از لحاظ جمعیتی, این گروه در اقلیت به سر می برند.

حال این سوال پیش می آید که آیا واقعا همه این چندین میلیارد نفر اهل جهنم هستند و تنها همین تعداد معدود اهل بهشت و نجات خواهند بود؟؟ آیا اعمال سایر مردم پذیرفته نمی شود؟ آیا این با عدل خداوند سازگار است که کارهای خیر دیگر ملت ها را نادیده بگیرد و آنها را رهسپار جهنم نماید؟

این سوال وقتی جدی تر می شود که بدانیم بسیاری از  پیروان این ادیان و مذاهب, نسبت به دین و شریعت حق جاهل بوده و واقعا حقیقت را نمی دانند و این طور نیست که حق برای آنها روشن و واضح شده باشد و از روی عناد و ستیز, مخالفت کرده باشند.
جواب:آنچه در پاسخ به این سوالات باید داد ، این است که خداوند بر اساس عدالت و معیارهای عادلانه قضاوت می کند به طوری که به احدی در این راه, ذره ای ظلم نمی شود.
توضیح: در شرح و تبیین این سوال و پاسخ, تذکر چند نکته ضروری است:
1- این بحث, مبتنی بر نظریه انحصار گرایی است یعنی این که در میان این همه مکتب و تفکر و دین و مذهب, تنها یک مکتب می تواند حق باشد و سایر مکاتب, راه حق را نمی روند و اهل نجات نیستند.  اما بر اساس پلورالیسم, که البته قابل قبول نیست و در جای خود , بحث و رد شده است, این بحث اساسی ندارد و در واقع , کثرت گرایی و پلورالیسم، برای خلاصی از همین سوالات بوجود آمده است.
2- قانون نجات خداوند , بر اساس معیارهای عدل است نه بر اساس آمار. یعنی این که اگر همه افراد بشر, بر طبق وظیفه خود و معیارهایی که در عقل و وجدان و دین آمده , پیش رفتند, همه اهل نجات خواهند بود و کسی وارد جهنم نخواهد شد. برعکس اگر همه مردم , راه باطل را رفتند، باز وارد جهنم خواهند شد و البته مقتضای حکمت و عدل همین است که مقصر و ظالم به سزای خود برسد.
3- جاهل دو گونه است: قاصر و مقصر
جاهل قاصر کسی است که راه تحقیق و کشف حقیقت برای او بسته بوده است یعنی بالوجدان, نمی توانسته به دنبال کشف دین حق حرکت کند و به آیین صحیح برسد اعم از این که صدای مبلغان دینی و پیامبران به او نرسد یا این که دسترسی نداشته باشد یا این که احتمال وجود حقیقتی را غیر از آنچه می داند, ندهد.
جاهل مقصر کسی است که احتمال خطا در عقیده خود ولو به نحو ضعیف را بدهد اما به دنبال کشف آن نرود یا این که حقیقت بر او عرضه و برایش بیان شود و آن را نپذیرد.
جاهل قاصر عقلا مستحق عقاب نیست و جهنمی نمی شود بلکه اگر کار نیکی انجام داد, ثواب هم به وی تعلق می گیرد اما تمام بحث و جای سوال , در وجود چنین جاهلی هست.
اگر به نظر ظاهر و نگاه معمولی بنگریم, افراد زیادی را می توانیم جزو افراد قاصر بحساب بیاوریم , چه این که توده مردم غیر مسلمان و غیر شیعه , کسانی هستند که تحت تبلیغات گسترده , حقیقت برای آنها وارونه جلوه داده شده است و عقل و استعداد آنها قاصر از این است که احتمال خطا بودن این باور های تلقین شده را بدهند و به سراغ حقیقت بروند.
از طرف دیگر, وجود تعصبات در سطوح مختلف (تعصبات عمیق و یا ضعیف و ناخودآگاه) مانع از پذیرش حقیقت حتی بعد از کشف آن می شود و انسان را وا می دارد که بر عقیده باطل خود پافشاری کند. از سوی دیگر, وجود وسائل ارتباط جمعی و اطلاعاتی عصر حاضر, شبهه قصور و عذر داشتن را کمرنگ می نماید.
بنابراین , قضاوت در این مسئله به نحو مصداقی مشکل است یعنی این که بگوییم چند درصد مردم جهان فعلا , بر اساس این قاعده قاصر بوده و اهل نجات اند و چه مقدار اهل عناد و تعصبند, امری مشکل است چرا که این مسئله, امری وجدانی است و هر کسی خودش می داند و خدای خودش که آیا کوتاهی کرده یا این که حقیقت به او نرسیده است؟؟
آنچه از قرآن بدست می آید این است که حجت برای اکثر مردم (حداقل در مسئله توحید و شرک ) تمام شده و کسی در این رابطه معذور نخواهد بود. قرآن می فرماید:

وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى‏ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى‏ شَهِدْنَا أَن تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذَا غَافِلِینَ(اعراف : 172)

و (به خاطر بیاور) زمانى را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت; و آنها را گواه بر خویشتن ساخت; (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى‏دهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم; (و از پیمان فطرى توحید بى‏خبر ماندیم)»!

این آیه صریحا بیانگر این است که بیان توحید در عالم ذر (به هرنحوی که عالم ذر تحقق یافته باشد) برای این منظور است که کسی عذر نیاورد و ادعای غفلت نکند. بر این اساس,در مسئله توحید و شرک, جاهل قاصری وجود نخواهد داشت.

تبیین این مطلب به این است که خداوند, حس حقیقت جویی را در فطرت انسان گذارده است و این حس مدام وی را به طلب حقیقت و کشف آن دعوت می کند تا این که به اطمینان و یقین برسد لذا قبل از این که اعتقاد قطعی بدست آید, این تکلیف عقلی و فطری برعهده وی بوده و در صورت تخلف یا کوتاهی, مقصر شناخته شده و از نجات یافتگان نخواهد بود.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۱۲
حسین قاسمی

نظرات  (۱)

سلام

این که عین همون وبلاگه

پاسخ:
خوب من که نگفتم چیزی غیر از اونه
مهم اینه که امکانات این سرویس وبلاگ دهی بیشتره
که البته به کم کم معلوم خواهد شد.
موید باشید.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">