جهان بدون خالق؟
چهارشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۰، ۰۹:۴۴ ب.ظ
ممکن است جهان بدون خالق ،بوجود آمده باشد؟
یعنی چه نیازی است که جهان را خدایی بوجود آورده باشد
بلکه خود بخود هم می تواند وجود داشته باشد.
نظریه انفجار بزرگ، همین ادعا را دارد .
این نظریه می گوید که جهان از یک انفجار بزرگ شروع شده و بعد کهکشان ها و منظومه ها و ستاره ها و سیارات شکل گرفتند و به تدریج به شکل کنونی در آمد.
....
برخی از این نظریه نتیجه گرفته اند که جهان ماده، بخودی خود وجود یافته و جایی برای خالق و آفریدگار نیست.
نقد و بررسی
در توضیح این نظریه، نظر شما را به چند نکته جلب می کنیم:
اول این که علوم تجربی تنها توان اثبات را دارند نه نفی را، یعنی آنچه به تجربه می آید، امور اثباتی و تحقق یافته است ، اما نفی یک مسئله بر اساس تجربه ممکن نیست.
دلیلش هم این است که تجربیات انسان و آنچه با حواس ظاهری درک می شود، محدود است. به عنوان مثال اگر کسی مشاهده کرد که آب از بالا به پایین می ریزد،می تواند نتیجه بگیرد که آب بخاطر جاذبه زمین یا هر دلیل دیگر، به سمت پایین حرکت می کند ، اما نمی تواند ادعا کند که آب هیچ گاه به سمت بالا حرکت نمی کند،چون این را مشاهده و تجربه نکرده است.
شرح بیشتر این مطلب را در کتب معرفت شناسی و فلسفه علم جستجو کنید.
دوم: با توجه به نکته قبلی، این نظریه ، تنها نحوه تحقق جهان را اثبات می کند ولی در مورد عامل آن و این که این انفجار چه عامل یا عواملی داشته، ساکت است. این نظریه تنها می تواند بگوید که جهان ماده در لحظه خلقت به صورت انفجار رخ داده اما کجای این نظریه هست که خالق داشته یا نداشته؟ و بر فرض که چنین ادعایی کند، چه دلیلی بر اثبات آن دارد ؟؟
سوم: علوم تجربی و حسی یک مشکل معرفت شناسی دارند و آن این است که فرضیه های آن هیچ گاه (به طور معمول و در غالب موارد) به طور قطعی و کلی اثبات نمی شوند. بلکه تنها شواهدی بر یک فرضیه اقامه می شود و تا زمانی که این شواهد ابطال نشده، این نظریه بهترین نظریه موجود می باشد. اما خود دانشمندان تجربی اعتراف دارند که هیچ فرضیه ای در علم، مسلم و همیشگی نیست.
با این توضیح، چه تضمینی وجود دارد که چند روز دیگر،شواهدی بر خلاف این نظریه پیدا نشود؟ آیا می توان عقاید محکم خود را بر پایه نظریاتی این چنین بنا کرد؟؟
نکته چهارم : این است که بر اساس ادله عقلی و محکم که جداگانه بیان خواهد شد, خلق و تحقق چیزی بدون علت و عامل بیرونی , محال و حتی غیر قابل تصور است. چرا که حرکت بدون محرک معنی ندارد.
