هدف از خلقت انسان
سه شنبه, ۲۸ دی ۱۳۸۹، ۰۷:۰۷ ب.ظ
سؤال :
چرا خداوند انسان را خلق نموده و چه نیازی به خلقت انسان داشته است؟
جواب:
در ابتدا باید یک نکته را متذکر شویم تا مسئله روشنتر شود:انسان چون موجودی ضعیف بوده و در ذات خود فقیر و ناقص است، همیشه محتاج کمالات و داشته های بیشتر است و تمام تلاش او برای این است که به کمال بالاتری برسد. هر انسانی هرگونه کاری که انجام می دهددر راستای دست یافتن و تحصیل امری است که فعلا فاقد آن است. حال ممکن است این کمال،توهمی باشد یعنی شخص خیال کند که فلان چیز باعث کمال او است مانند شخصی که فکر می کند گناه و لذت از آن برای او مفید است یا مال حرام چیزی به دارایی و کمالات او اضافه می کند .... به طور کلی تمام کارهای انسان در راستای بدست آوردن بوده و هر کاری که به نفع انسان نباشد و اصطلاحا فایده ای نداشته باشد، لغو است و چون این کار لغو، فرصت و نیروی کارهای مفید را بی جهت مصرف می کند، قبیح و ناپسند بوده و انسان ها آن را زشت می دانند.
این مسئله در مورد انسان صحیح اما در مورد خداوند نادرست و قیاس مع الفارق است چون خدا کمال مطلق بوده و نیاز به چیزی ندارد که برای رسیدن به آن تلاش کند و کار او برای رسیدن به آن هدف باشد. و این سؤال برخاسته از مقایسه خداوند غنی بالذات به انسان فقیر و ناقص است. لذا ایجاد و خلقت با این که نفعی به وی نمی رساند اما لغو شمرده نمی شود.و کار لغو در مورد خداوند بی معنی است . و این گونه کارها نقصی به جانب کبریایی خداوند وارد نمی کند .از طرف دیگر ،لازمه کمال و دارایی ، افاضه کردن است چون این که داشته باشد و اعطا نکند ، زشت است. به عبارت دیگر، خداوند کمال مطلق است و هیچ نقصی ندارد و لازمه کمال یک موجود، خلق و ایجاد است ولی عدم خلق با نقص و بخل سازگار بوده نه با کمال و فیض.به عنوان مثال اگر کسی توانایی اختراع داشته باشد ولی خودش نیازی به آن اختراع ندارد، آیا اختراع کردن آن دستگاه بهتر است یا اختراع نکردن آن ؟ روشن است که انجام دادن این کار بهتر است.به طور خلاصه خداوند ذاتی است که همه کمالات را دارا است و یکی از این کمالات و صفات جمال، فیاض بودن است. روشن است که صفت فیاض و یا خالق ، صفت کمال محسوب می شود و لازمه این صفات ، خلق کردن موجودات و فیض رساندن به آنها میباشد. لذا خلقت عالم بخصوص انسان نه تنها لغو نیست بلکه خوب است.برای روشنتر شدن بحث به این مثال محسوس توجه کنید:می دانیم خورشید منبع نور و روشنایی است ؛ حال آیا می شود خورشید ، خورشید باشد اما نورافشانی نکند؟ و آیا از این نور افشانی، نفعی به خودش میرسد؟ ؟در مورد خداوند هم باید گفت: که خدائی خدا با آنهمه کمالات ، با خلقت و فیض و ایجاد سازگار است چون صفت خالقیت ، یک صفت کمالی بوده و خلق نکردن ، نقص و بخل محسوب شده که با کمال بی انتهای پروردگار سازگار نیست.
۸۹/۱۰/۲۸